حكمت و فلسفه خواب ديدن؟

 

82-17137

 

مسأله خواب و رؤيا، ريشه قرآنى، تاريخى و روايى و علمى دارد، و هرگز صحيح نيست از كنار آن، بى‏تفاوت عبور كنيم، و اصولًا خواب از نشانه‏ هاى وجود خدا، و قدرت الهى است.

امام صادق (ع) در ضمن سخنانى به شاگرد هوشمندش «مفضّل» فرمود: «اى مفضّل در خواب‏ديدن‏ ها بينديش گاهى (خواب‏ ها) راست است و گاهى بي ‏پايه، در نتيجه مردم را از خواب‏ هايى كه مي ‏بينند در مصالح خود به وسيله آن‏ها هدايت شده و بهره‏ مند مي گردند، و يا به زيان موضوعى پى برده و از آن دورى مي ‏كنند»( بحارالانوار، ج ۶۱، ص ۱۸۳، دارالكتاب اسلامى، مرتضى آخوندى).

 

در قرآن در آيه‏ ۶۴ سوره يونس، در وصف اولياء خدا مي ‏خوانيم: لَهُم البُشرى فى الحَيوة الدّنيا و فى الاخرة براى آن‏ها در زندگى دنيا و آخرت بشارت شادى هست.

 

شخصى از رسول خدا (ص) در مورد بشارت دنيوى، كه در آيه فوق آمده سؤال كرد كه چيست؟ حضرت فرمود: اين بشارت، همان خواب ديدن نيكى است كه مؤمن آن را در عالم خواب مى‏بيند، و به وسيله آن در دنيا بشارت داده مى‏شود (روضةالكافى، چاپ بيروت، ص ۹۰).

 

حضرت موسي بن جعفر (ع) مي فرمايد:‌

بشر در ابتداي خلقت رؤيا « خواب ديدن » نداشت و بعد خدا به او داد و سببش آن بود كه خداوند پيغمبري را براي دعوت و هدايت مردم زمانشفرستاد و او مردم را به اطاعت و بندگي پروردگار عالم امر كرد،گفتند:‌ اگه ما خدا را بپرستيم در برابرش چه داريم در حالي كه دارائي تو از ما بيشتر نيست.

 

آن پيغمبر فرمود: اگه اطاعت كنيد جزاي شما بهشت است و اگه حرف مرا گوش نكنيد و مرتكب معصيت بشيد جاي شما دوزخ است.

گفتند بهشت و دوزخ چيست؟‌ پس براي ايشان هر دو را توصيف كرد و شرح داد.

پرسيدند كي به آن مي رسيم؟‌ فرمود:

هنگامي كه مرديد گفتند ما مي بينيم كه مرده هاي ما پوسيده و ريسيده و خاك مي شوند و براي آنها چيزي از آنكه وصف كردي نيست و آن پيغمبر را تكذيب كردند.

خداوند احلام ( خواب ديدن ) را براي آنها قرارداد در خواب ديدند كه مي خورند و مي آشامند و حركت مي كنند، مي گويند، مي شنوند و….

چون بيدار شدند اثري از آنچه ديده بودند نديدند پس نزد آن پيغمبر آمدند و خوابهاي خود را بيان كردند.

آن پيغمبر فرمود: خداوند خواست حجت را بر شما تمام كند روح شما چنين است هنگامي كه مرديد هرچند بدنهاي شما در خاك پوسيده شود ارواح شما در عذاب است تا قيامت ( يا در روح و ريحان و ناز ونعمت ).

 

 

منبع:‌

شهيد دستغيب، معاد، ص ۲۹٫

 

http://www.eideha.com

http://www.porsemanequran.com/node/23793

 

درباره نویسنده

مطالب مرتبط

نظر بدهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *