چرا امام حسين عليه السلام خاندان خود را به كربلا برد ؟!

 (بسم الله الرحمن الرحیم)

۱٫اسارت خاندان مقدر الهي بود ، و حضرت براي دفع اتهام فرار و رها كردن خاندان ، آنها را با خود برد.
بسياري از مشاهير زمان همچون «محمد حنفيّه»، «عبدالله بن عباس» و … با بردن اهل بيت همراه امام حسين عليه السلام مخالفت مي كردند و به ظاهر، حق با آنها مي نمود؛ ولي امام عليه السلام بر اين مسئله اصرار داشت كه حتماً بايد اهل و عيال خود را همراه ببرد، از اينرو در اين زمينه فرمود:

 مَا أَرَى إِلَّا الْخُرُوجُ بِالْأَهْلِ وَ الْوَلَدِ

من راهي جز خروج با اهل و فرزندانم را در پيش رو نمي‏بينم.

در جاي ديگر فرمود:
فقال : إن جدي ( ص ) أتاني بعدما فارقتك وأنا نائم ، فضمني إلى صدره وقبل ما بين عيني وقال لي : ” يا حسين يا قرة عيني أخرج إلى العراق فالله ( عز وجل ) قد شاء أن يراك قتيلا مخضبا بدمائك ” .
فبكى محمد بن الحنفية بكاء شديدا فقال : يا أخي إذا كان الحال هكذا فلا معنى لحملك لهؤلاء النسوة .
فقال : قال لي جدي ( ص ) أيضا : ” إن الله ( عز وجل ) قد شاء أن يراهن سبايا ، مهتكات ، يساقون في أسر الذل ” وهن أيضا لا يفارقنني ما دمت حيا .
جد من به خوابم آمد و مرا در آغوش گرفت و بين دو چشم مرا بوسيد و فرمود : اي حسين ، اي نور چشمم ، به سوي عراق برو كه خداوند عز وجل خواسته است كه كه تو را آغشته به خون ببيند !
محمد بن حنيفه گريست و گفت : اي برادر اگر چنين است پس معني به همراه بردن اين زنان چيست ؟‌
فرمود : جد من به من فرمود : خداوند عز وجل خواسته است كه آنان را اسير و هتك حرمت شده در حالي كه اسير ذليلان شده اند ببيند و به همين جهت تا من زنده‌ام از من جدا نخواهد شد.
ينابيع المودة لذوي القربى – القندوزي  ج ۳  ص ۶۰ ناشر : دار الأسوة للطباعة والنشر
از اين روايت چنين برداشت مي‌شود كه بحث اسارت خاندان اهل بيت عليهم السلام امري حتمي و قطعي و مقدر الهي بوده است و اگر حضرت آنان را به همراه نمي‌برد ، در مدينه يا در مكه به اسارت حكام يزيد در مي‌آمدند ، و آن زمان ننگ رها كردن زن و فرزند و فرار كردن را به حضرت مي‌زدند ، اما با اين‌كار راه اين طعن بر حضرت بسته شد‌!
۲٫  مظلوم و غريب بودن اهل‏بيت عليهم السلام در شهر پيامبر صلي الله عليه و آله
روايتي كه گذشت به خوبي نشان مي دهد كه اهل بيت آنقدر مظلوم بودند كه حتي در مدينه و در شهر پيامبر (ص) نيز مورد تعرض قرار مي‌گرفتند!

 

۳٫جلوگيري از برنامه ايذايي امويان عليه اهل‏بيت عليهم السلام با هدف تحت فشار گذاشتن امام عليه السلام

اگر در مدينه خاندان حضرت به اسارت گرفته مي‌شدند ، از آنان به عنوان ابزاري براي فشار به حضرت استفاده مي شد .
۴٫ارائه الگو به جامعه آن روز مبني بر لزوم سهيم بودن تمام اعضاي خانواده در قيام
اين روش يعني روش مقابله با ظالم در حالي‌كه نيروها برابري نمي‌كند ، به عنوان راهكاري براي همه عصور به جهانيان آموخته شد .
۵٫بيان عملي ضرورت فداكاري در حوزه مقاومت و حفظ مسائل شرعي به جامعه بشري
اين‌كار نشانگر اهميت بحث حفظ دين است كه حتي اگر تمامي افرادخانواده نيز در اين زمينه دچار مشكل شوند باز نبايد از حفظ دين و تلاش براي احياي آن دست كشيد .
۶٫نقش آفريني تك تك افراد خانواده در هر مرحله سنّي
حضور و مشاركت خاندان حضرت در اين قيام ، نشانگر اين است كه هر فردي در هر سني مي تواند در حفظ دين موثر باشد و از خود گذشتگي كند !
۷٫پيام رساني
انقلاب امام حسين(ع) تا عصر عاشورا مظهر خون و شهادت بود و رهبرى و پرچم دارى بر عهده ايشان قرار داشت. پس از آن، بخش دوم به پرچم دارى امام سجاد(ع) و حضرت زينب(س) آغاز گرديد. آنان با سخنان آتشين خود، پيام انقلاب و شهادت سرخ حضرت سيدالشهدا و يارانش را به آگاهى افکار عمومى رسانيدند و طبل رسوايى حکومت پليد اموى را به صدا درآوردند. و به همين دليل بود كه افراد زيادي در شام ، بعد از شنيدن سخنان امام سجاد عليه السلام و حضرت زينب كبري سلام الله عليها ، پي به ماهيت ضد ديني يزيد بردند و همين موجبات تزلزل حكومت بني‌اميه را فراهم كرد .
۸٫بي اثر سازي تبليغات دشمن

با توجه به تبليغات بسيار گسترده و دامنه دارى که حکومت اموى از زمان معاويه، عليه اهل بيت(ع) – به ويژه در منطقه شام به راه انداخته بود – بى شک اگر بازماندگان امام حسين(ع) به افشاگرى و بيدارسازى نمى پرداختند، دشمنان اسلام و مزدوران قدرت هاى وقت، نهضت بزرگ و جاويدان آن حضرت را در طول تاريخ، کم ارزش و چهره آن را وارونه نشان مى دادند.
اما تبليغات گسترده بازماندگان حضرت سيدالشهدا(ع) در دوران اسارت – که کينه توزى سفيهانه يزيد چنين فرصتى را براى آنان پيش آورده بود – اجازه چنين تحريف و جنايتى را به دشمنان نداد.
۹٫افشاى ماهيت ستمگران حاکم

برخي درباره شهادت حضرت علي اصغر (ع) شبهه افکني مي کنند که چرا امام حسين (ع) او را جلو برد که در نتيجه او را شهيد کردند؟ اين افراد بايد توجه داشته باشند که بُعد ديگر علت حضور خاندان امام، نشان دادن چهره سفّاک، بى رحم و غيرانسانى يزيد و حکومت وى بود .

در حادثه کربلا، نه مظلوم نمايى؛ بلکه حقيقت مظلوميت با فداکارى اهل بيت آميخته شد و آنان پيام سالار شهيدان و اصحاب را با عالى ترين صورت به همه مردم ابلاغ کردند؛ به گونه اى که امروز نيز صداى آنان، در وجدان بشريت به گوش مى رسد.

خردسالان و زنان، که نه سلاح جنگى داشتند و نه توان رزم؛ ولى با قساوت بارترين شکل ممکن مورد ضرب و شتم و هتک حرمت و آزردگى عواطف و احساسات قرار گرفتند. طفل شش ماهه با لب هاى تشنه در کنار شط فرات جان داد؛ دخترک خردسال کنار پيکر خونين و قطعه قطعه پدر کتک خورد؛ خيمه هاى آنان به آتش کشيده شد و … حالا ديگر بر همه روشن شد که يزيد چه جنايتکاري است.

 


منبع:
» موسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر(عج)

درباره نویسنده

مطالب مرتبط

نظر بدهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *